جدول جو
جدول جو

معنی قافیه سنج - جستجوی لغت در جدول جو

قافیه سنج
سنجندۀ قافیه، ناقد شعر، شاعر
تصویری از قافیه سنج
تصویر قافیه سنج
فرهنگ فارسی عمید
قافیه سنج
(پَ)
شاعر. (ناظم الاطباء). ناظم. ناقد شعر. موزون طبع:
مرغان باغ قافیه سنجند و بذله گوی
تا خواجه می خورد به غزلهای پهلوی.
حافظ.
ج، قافیه سنجان. شاعران. (ناظم الاطباء). شعرا. (انجمن آرا). مردمان موزون طبع. (آنندراج) (برهان) :
قافیه سنجان چو علم برکشند
گنج دو عالم به سخن درکشند.
نظامی
لغت نامه دهخدا
قافیه سنج
شاعر، ناظم، موزون طبع
تصویری از قافیه سنج
تصویر قافیه سنج
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(یَ / یِ سَ)
علم شعر. (ناظم الاطباء). نقدالشعر. شعرگوئی. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(یَ / یِ سَ)
دستگاه تعیین مقدار زاویه. در تحفه الافلاک آمده: با مقیاس الزاویه زوایای مرسوم را میتوان سنجید و زوایای غیرمرسوم را با اسباب دیگر بسنجند. (زاویه سنج) که مقیاس الزاویه یا قوس الزاویه دوربینی تعبیه شده است و آن را اشکال مختلف است. قدما اسطرلاب بکار میبرده اند. (تحفهالافلاک ص 4)
لغت نامه دهخدا
تصویری از قافیه سنجی
تصویر قافیه سنجی
چامه سنجی، چامه سرایی سنجش قافیه نقد شعر، شاعری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زاویه سنج
تصویر زاویه سنج
گوشه سنج
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قافیه لنگ
تصویر قافیه لنگ
پساوند لنگ هنگامی که واژه ها برای پساوند بسنده نباشند
فرهنگ لغت هوشیار